معنی نوعی نوشیدنی
واژه پیشنهادی
نوشابه، نوشیدنی میوه ای
اسپرسو
شربت نوشابه آبمیوه شیر دوغ اب
رانی-شیر محلی-چای
قهوه
نسکافه ، دم جوش ، عرقیات گیاهی، شیر مورز ، آب هویج ، شربت آلبالو
لیموناد ، شربت نعنا ، چای سبز ، شیر قهوه
شربت آلبالو، شربت سکنجبین، شربت به لیمو، شربت زعفران، شربت گلاب، شربت تخم شربتی، شربت پرتقال
شربت
موهیتو
کاپوچینو، موکا، هات چاکلت
شیرموز، شیرکاکائو
حل جدول
لغت نامه دهخدا
نوشیدنی. [دَ] (ص لیاقت) آنچه لایق نوشیدن است. (فرهنگ فارسی معین). که قابل آشامیدن است. || آنچه بنوشند. (از فرهنگ فارسی معین). آشامیدنیها اعم از الکلی یا غیرالکلی.
- نوشیدنی سرد، از قبیل شربت ها، مشروب های الکلی.
- نوشیدنی گرم، از قبیل چای، قهوه و مانند آن.
معادل ابجد
566